سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سالروز میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی ابن موسی الرضا به عموم مسلمانان بویژه شیعیان تبریک می‌گوییم
پروانه ها، بال زنان و شادی کنان، شاعرانه ترین پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتم دنیا، آغاز می کنند. خورشید، شور و التهاب شگفتی را در وجود خویشتن احساس می کند. ماه، از همیشه زیباتر می شود و نگاهش را میهمان سرور و سرسبزی می سازد. درختان با خرسندی به سیمای آفتاب می نگرند و به شادمانی می پردازند. کاینات غرق نورند. فرشته ها و آدمیان مسرورند. همگان مشتاق طلوع روی اویند. همه می خواهند سیب خوشبوی وجود او را ببویند. همه می خواهند شکفتن گل والای وِلا را در دنیا ببینند و گلبرگی از نور و نوازش و شفاعت او بچینند. آری، ای سید گل ها، ای مولا، ای سبزه زار سر زندگی و صفا، ای علی بن موسی الرضا علیه السلام ، قدوم پاک تو، حضور همه زیبایی ها را بیمه می کند. دست های مهربان لطف تو، برترین سایه بان دل ها و دیده های ماست. ای امام، خجسته میلاد روشنایی بخش تو، بر همه هستی مبارک و فرخنده باد.


به مناسبت اول ذی القعده،سالروز ولادت باسعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
تاریخ چشم به راه فاطمه‌ای دیگر است... انتظار به سر می‌آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا می‌گیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه(س) در فضای مدینه جاری می‌شود و کوثر فاطمی، جوشیدن می‌گیرد. به کوچه باغ‌های حرم تو پناه می‌آورم و در سایه سار ملکوتی آن نفسی تازه می‌نمایم. کنار نهر استجابت می‌نشینم و قطره‌ای می‌شوم در آبی زلال اشک‌های زائرانت، ضریح نورانی‌ات را در آغوش می‌گیرم و از بین شبکه‌های آن، مزار مطهر تو را تماشا می‌کنم. باورم نمی‌شود، آیا به این سادگی به زیارت تو آمده‌ام، تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است.
بی‌شک اهل بیت پیامبر(ص) چهره‌های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده‌اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می‌درخشد. درخشان‌ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر(ع) است؛ بانویی که سال‌هاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می‌نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه‌اش و درک لحظه‌های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می‌گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می‌سازند.
حضرت معصومه-  سلام الله علیهاـ یکی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت- علیهم السّلام- می‎باشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان می‎باشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‎باشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه‎های تقوا و شرافت و از زنان کم نظیر تاریخ بشراست. امام صادق(ع) به ولادت چنین بانویى بشارت داده بود، بنابراین پس از آنکه حضرت فاطمه معصومه(س) دیده به جهان گشود، آن روز براى حضرت نجمه(س) و حضرت رضا(ع) روز شادى و سرور وصف ناپذیر و روز مهمى از ایام‌الله بود.
ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل می‎کنند. حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل‎تر و دارای مقامی شامخ‎تر می‎باشد. با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. در این سال‎ها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت.. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى، حضرت معصومه (س) مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون و در شهر بغداد شدند، لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش على بن موسى الرضا(ع) بزرگ شدند. در سال 200 هـجری قمری در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى، سفر تبعیدگونه حضرت رضا(ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینکه کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند. یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه(س) به شوق دیدار برادر به همراه عده اى از برادران و برادرزاده ها به طرف خراسان حرکت نمودند و در هر شهر و محلى از طرف مردم مورد استقبال واقع مى شدند. اینجا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامى شان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهل بیت(ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى فرمودند، بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید، عده اى از مخالفین اهل بیت که از پشتیبانى مامورین حکومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در نتیجه تقریبا همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه(س) را نیز مسموم نمودند. به هر حال یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نموده و سؤال فرمودند: از این شهر (ساوه) تا قم چند فرسخ راه است؟ جواب دادند، ده فرسخ. فرمود مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود، شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند، در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان اشعرى زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و  جمع کثیرى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدودا روز 23 ربیع الاول سال 201 هـجری حضرت  معصومه(س)وارد شهر مقدس قم شدند.آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود، زندگى کردند و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بودند.هم اکنون محل عبادت آن حضرت حجره اى است در مدرسه بیت النور که محل ارادتمندان آن حضرت است.سرانجام آن بزرگوار یادگار اهل بیت(ع) در روز دهم یا دوازدهم ربیع الثانى سال 201 هـجری قمری پیش از آنکه دیدگان مبارکش به دیدار برادر بزرگوارش روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محلى به نام «باغ بابلان» که قبرستان خانوادگى «اشعریون» بود، تشییع نمودند. پس از سال ها حضرت زینب(س) دختر امام جواد(ع) اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام، قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهل بیت(ع) و دارالشفاى دل سوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
فضایل و مناقب حضرت معصومه(س)
او بنت رسول الله و بنت ولى الله و دخت ولى الله و عمه ولى الله است و این امر خود سرچشمه سایر فضایل و کمالات معنوى و روحانى آن بزرگوار است.عالمه و محدثه اهل بیت(ع) یکى از والاترین عناوینى است که نشان دهنده بلندى مرتبه علم و آشنایى کریمه اهل بیت(ع) با معارف بلند اسلام و مکتب حیات بخش تشیع است و به آن استناد مى نمایند چرا که آن حضرت جز از افراد مورد وثوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند.او معصومه است: فاطمه معصومه که خود پرورش یافته مکتب ائمه طاهرین(ع) و یادگار صاحبان آیه تطهیر است، نمونه عالى اى از طهارت و پاکى است، به حدى که خاص و عام او را به عنوان معصومه لقب داده اند، چنانچه حضرت رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمى زارانى» کسى که فاطمه معصومه را در قم زیارت کند، مثل آن است که مرا زیارت کرده باشد.از جمله کسانى که به شفیعه بودنش در روایات و آثار دینى تصریح شده است، فاطمه معصومه است.امام صادق(ع) مى فرماید: به شفاعت او همه شیعیانم، وارد بهشت خواهند شد.امام رضا(ع) فرمودند: کسى که فاطمه معصومه را زیارت کند، در حالى که معرفت به حق او داشته باشد، پاداش او بهشت است. امام جواد(ع) فرمود: کسى که قبر عمه ام را در قم زیارت کند، سزاوار بهشت است.امام صادق(ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت  می شوند.»
 حضرت معصومه(س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش. در این باره که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش  می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. به طور کلی، سه زیارت نامه حضرت معصومه(س) ذکر شده که یکی از آن‌ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه( س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)،  حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه(س) عنوان شده است. بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده  است. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».
در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق(ع) قم را حرم اهل بیت(ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند». او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س)، مهین بانوی اسلام،حضرت معصومه(س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند. سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک حضرت (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.


شهادت امام جعفر صادق (ع) بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد
.
حضرت صادق(علیه السلام ) درماه شوال سال یکصد و چهل وهشت به سبب انگور زهرآلوده که منصور به آن حضرت خورانیده بود، وفات کرد وبه شهادت رسید.

ودروقت شهادت از سن مبارکش شصت وپنج سال گذشته بود. درکتابهای معتبر معین نکرده اند که کدام روز ازشوال بوده است ولی صاحب کتاب جنات الخلود که محقق ماهریست بیست و پنجم آن ماه را گفته وبقولی دوشنبه نیمه رجب بوده . واز مشکوة الأنوار نقل شده است که مردی از اصحاب آن حضرت، در زمان بیماری امام (که منجر به وفات آن حضرت گردید)، نزد ایشان رفت، آن حضرت را چنان لاغرو ضعیف یافت که گویا هیچ چیزازآن بزرگوار جز سر نازنیش باقی نمانده است، پس آن مرد از این حالت امام به گریه درآمد .

حضرت فرمود: برای چه گریه می کنی ؟ گفت گریه نکنم با آنکه شما را به این حال می بینم. فرمود: گریه نکن، همانا مؤمن به گونه ای است که هر چه براو وارد شود خیر اواست واگراعضای او بریده شود، برای او خیراست واگر مالک مشرق ومغرب نیزشود برای اوخیراست .

شیخ طوسی ازسالمه، کنیز حضرت صادق(علیه السلام ) روایت کرده که گفت، من در وقت احتضار نزد حضرت صادق(علیه السلام ) بودم که بیهوش شد و چون به هوش آمد فرمود: به حسن بن علی بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام ) معروف به افطس، هفتاد سکه طلا بدهید به فلان وفلان، فلان مقدار بدهید، من گفتم: به مردی که برتو با کارد حمله کرد و می خواست ترا بکشد، عطا می کنی ومی بخشی؟ فرمود: می خواهی من ازآن کسانی که خدا ایشان را به صله رحم کردن ستایش نموده، نباشم. که دروصف ایشان فرموده: وَالَّذِین َ یَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِهِ اَن یُوصَلَ وَیَخشَونَ رَبَهُّم وَیَخافُونَ سُوءَ الحِسَابِ .

? وآنانکه پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده برقرار می نمایند(صله رحم می کنند) واز خدایشان می ترسند واز محاسبه بدفرجام بیمناکند?
پس فرمود:ای سالمه بدرستی که حق تعالی بهشت را خلق کرد وآنرا خوشبو گردانید وبوی مطبوع آن از فاصله ای به مسافت دوهزار سال به مشام می رسد و بوی آنرا کسی که عاق والدین شده و کسی که ارتباط خود را با خویشاوندان و رحم خود قطع نموده نمی شنود ودر نمی یابد.
شیخ کلینی ازامام موسی کاظم(علیه السلام ) روایت کرده است که گفت: پدر بزرگوار خودرا دردوجامه سفید مصری که درآنها احرام می بست ودرپیراهنی که می پوشید ودرعمامه ای که ازامام زین العابدین (علیه السلام ) به او رسیده بود ودربُرد یَمَنی که به چهل دینار طلا خریده بود کفن کردم.

وهمچنین روایت کرده است که بعداز وفات حضرت صادق(علیه السلام ) حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام ) می فرمود: که هرشب در حجره ای که آن حضرت درآن حجره وفات یافته بود چراغ برافروزند. وشیخ صدوق ازابوبصیر روایت کرده است که گفت: خدمت امّ حمیده امّ ولد، همسر حضرت صادق(علیه السلام ) برای تسلیت گوئی مشرف شدم پس او گریست ومن نیز به جهت گریه او گریستم. پس از آن فرمود: ای ابو محمد اگر حضرت صادق(علیه السلام ) رادروقت فوت می دیدی، هماناامرعجیبی را مشاهده می کردی. چشمهای خود را گشود وگفت: هرکسی که بین من واو قرابت وخویشی است، به نزد من بیاورید.

پس ما همه خویشان را به نزد او آوردیم، آن حضرت نگاهی به سوی آنها انداخت وفرمود :
اِنَّ شَفاعَتَنالا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ . ? شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد.?
مسعودی گفته که آن حضرت را دربقیع نزد پدروجدش دفن کردند وسن آن حضرت شصت وپنج سال بود .

وگفته شده که آن حضرت را زهر دادند ودرقبور ایشان درآن موضع از بقیع، سنگ مرمری است که برآن نوشته اند :
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ اَلحَمدُ لِلّهِ مُبیدِ الاُمَمِ وَمُحیی الرِّمَمِ هَذَا قَبرُ فَاطِمَةِ بِنتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَاِلِه وَسَلَّمَ سَیِّدَةِ نِساءِالعَالَمینَ وَقَبرُ الحَسَنِ بنِ عَلَیِّ بنِ اَبیطالبٍ وَعَلیِّ بنِ الحُسینِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبیطالبٍ وَمُحَمَّدٍ بنِ عَلیٍّ وَجَعفرَ بنِ مُحَمَّدٍ رضِیِ اللهُ عَنهُم، انتهی و من می گویم صَلَواتُ اللهِ عَلَیهم اَجمعَین .

درتاریخ آمده که قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام ) اززمان وفاتش تا زمان حضرت امام صادق(علیه السلام ) پنهان ومخفی بود وکسی جز اولاد و اهل بیت آن حضرت از محل آن اطلاعی نداشت.

امام زین العابدین وامام محمد باقر(علیه السلام ) مکرر بزیارتش می رفتند وبسیاری از اوقات کسی همراه آنها نبود، ولی درزمان حضرت صادق(علیه السلام )، شیعیان قبر آن حضرت را شناختند وبه زیارتش مشرف می شدند. سببش آن بود که حضرت صادق (علیه السلام ) در روزگاری که درحِیره بود، مکرر بزیارت آن قبر شریف می رفت وغالباً بعضی ازاصحاب خاص و ممتاز خودرا همراه می برد ومدفن امیرالمؤمنین (علیه السلام ) را به ایشان نشان می داد تا اینکه در دوران خلافت هارون رشید که یک باره قبر مبارک ظاهرشد و زیارتگاه همه اقشار مردم گشت.

روایت شده است که فردی به نام ابوجعفر پیک رسان اهل خراسان بود، جمعیتی از اهل خراسان نزد او آمدند واز او درخواست کردند، حمل اموال وکالاهائی را که باید به دست حضرت صادق(علیه السلام ) برسد برعهده بگیرد وآنها را باخود نزد حضرت ببرد وهمچنین مسائلی که نیاز به نظر خواهی بود، به آن حضرت انتقال دهد ونظر ایشان را جویا شود.

ابوجعفر آن اموال را باخود به کوفه برد، در آنجا منزل کرد وبه زیارت قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام ) رفت.

درکنارقبر شیخی را دید که جماعتی دور او حلقه زده اند. همینکه از زیارت خود فارغ شد، به طرف ایشان رفت وفهمید که آنها از فقهای شیعه هستند وازآن شیخ فقه می آموزند.

ازآن گروه پرسید که این شیخ کیست؟ گفتند ابوحمزه ثمالی است وبعد نزد آنها نشست.

ابوجعفر، آن مرد خراسانی میگوید: دراین بین که ما نشسته بودیم مردی عرب، وارد شد وگفت : من ازمدینه می آیم وجعفربن محمد (علیه السلام ) وفات کرد ابوحمزه ازشنیدن این خبر، دراثر وحشتی که به اودست داده بود فریادی کشید ودودست خود را برزمین زد. سپس ازآن مردعرب پرسید که آیا شنیدی چه کسی را وصی وجانشین خویش کرد؟

گفت: وصی خود را دوپسرش عبدالله وموسی (علیه السلام ) ومنصور خلیفه عباسی را قرار داد. ابوحمزه گفت: سپاس خدا را که ما راهدایت نمود ونگذاشت که گمراه شویم !

دَلَّ عَلَی الصًّغیر وَبَیَّنَ عَلَی الکَبیر وَسَتَرَ الاَمَرَ العظیم.
پس ابوحمزه نزد قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام ) رفت ومشغول به نماز شد. ما نیز مشغول به نماز شدیم. سپس من نزد او رفتم وگفتم : این چند کلمه ای که گفتی برای من تفسیر کن.


بر اساس قانون جرایم رایانه ای ، هرگونه کپی برداری از مطالب این وب ، غیر قانونی می باشد و پی گرد قانونی دارد!
تمامی حقوق مادی و معنوی " سمت خدا " برای " اسماعیلی " محفوظ است!
طرّاحی قالب: شیعه تم